عاشقانه های کوچک
عاشقانه های کوچک

عاشقانه های کوچک

شعر

چهار شعر جدید


1.

فقط یک بار

دست پخت خدا را چشیدم

آن هم 

وقتی بود 

که برای اولین بار

لب های تو را

 بوسیدم


2.

از من کارهای سخت بخواه!

مثلا هوس توت فرنگی کن در چله ی زمستان!

برایم بهانه ای در قله ی قاف بتراش!

یا من را 

به جنگ اژدها بفرست 

اما هرگز نخواه 

که دوستت نداشته باشم


3.

وقتی از تو می نویسم

خدا 

به من نزدیکتر می شود

انگار پایین می آید

 تا شعری که برایت نوشته ام را

بخواند!


4.


من ساعتی کهنه بودم 

که به خواب رفته بود

مرا پیدا کردی

اول به دستت بستی

بعد به دیوار دلت کوبیدی

حالا  هر شب 

مرا روی سرت می گذاری

من کوک می شوم

و  هردو 

با آهنگ زندگی بیدار می شویم


محسن حسینخانی


نظرات 2 + ارسال نظر
بهداد جمعه 20 شهریور 1394 ساعت 16:41

آخ چقدر شیرین و زیبا
قسمت 2 من رو یاد هملت انداخت که به اوفیلیای زیبا نامه نوشته بود به طلوع خورشید از مشرق شک کن اما به عشق من به تو هرگز شک نکن

نیلوفر شنبه 14 شهریور 1394 ساعت 19:49

بخش سوم چقدر زیباست..البته تمامی بخشها..اما بخش سوم طورخاصی زیباتره از نظر من.
سپاس

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.